دلنوشته هاي من :

معرفي قلعه صفا

 زندگي چيست

كاش مي دانستيم كه زندگي با همه وسعت خويش 

محفل ساكت غم خوردن نيست 

حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نيست

زندگي خوردن و خوابيدن نيست

زندگي حس جاري شدن است 

زندگي كوشش و راهي شدن است

از تماشاگر اغاز حيات 

تا به جايي كه خدا مي داند

زندگي

زندگي آرام است،

مثل آرامش يك خواب بلند.

زندگي شيرين است،

مثل شيريني يك روز قشنگ.

زندگي رويايي است،

مثل روياي ِيكي كودك ناز.

زندگي زيبايي است،

مثل زيبايي يك غنچه ي باز.

زندگي تك تك اين ساعتهاست،

زندگي چرخش اين عقربه هاست،

زندگي مثل زمان در گذر است...

مرغ رو بال بريده

چه خوش است حال مرغي كه قفس نديده باشد

چه نكوتر آنكه مرغ‍‍ــي ز قفـس پريده باشد

پـر و بـال ما بريدند و در قفـس گشـودند

چه رها چه بسته مرغي كه پرش بريده باشد

من از آن يكي گـزيدم كه بجـز يكـي نديدم

كه ميان جمله خوبان به صفت گزيده باشد

عجب از حبيـبم آيد كه ملول مي نمايد

نكند كه از رقيبان سـخني شـنيده باشد

اگر از كسي رسيده است به ما بدي بماند

به كسي مبـاد از ما كه بدي رسـيده باشد.

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.